اولین خرید واسه نی نی ناز
سلام بر دخترم .. تاج سرم .. قندعسلم
امیدوارم که مامانی رو ببخشی که امروز خیلی اذیتت کرد .. خب چیکار میکردم میخواستم واسه عشق کوچولوم خرید کنم
امروز بابایی مرخصی گرفت که بریم واست خرید کنیم .. تو رو هم با خودمون بردیم آخه خواستیم چیزایی که میخریم به انتخاب تو دخترگلم باشه
صبح ساعت 9 از خونه زدیم بیرون و رفتیم چنتا از پاساژا رو گشتیم چیزی عایدمون نشد .. تا اینکه یه مغازه سیسمونی خوب پیدا کردیم و رفتیم یه خورده از وسایلا مثله چنتا تیکه لباس , وسایل بهداشتی (شامپو، روغن بچه، صابون و ... ) , قنداق فرنگی , حوله و ... خریدیم .. فروشنده گفت وسایل جدیدمون هفته دیگه میرسه ماهم گفتیم بقیه رو میذاریم ایشالا تو هفته آینده میایم میخریم
بعدش رفتیم بازار میوه و کلی خرید کردیم ... خیلی وسایلامون سنگین شد همه دست بابایی بود تا رسیدیم به جایی که ماشینو پارک کرده بودیم ، کلی خسته شد.. منم که از شدت پادرد داشتم از حال میرفتم آخه دیگه نی نیمون بزرگ شده مامانش نمیتونه خیلی سرپا وایسه زودی پاشنه پاش درد میگیره
رفتیم خونه ناهار خوردیم یه استراحت کردیم عصری دوباره بابایی گفت تو مسیری که میرم سرکار یه بازار هست تابحال نرفتیم بیا یه سر بریم اونجا ببینم چه خبره
هیچی دیگه بازم مامانی بیخیال از پادردش شد ، لباساشو پوشید و رفتن سمت بازار
آخه نمیدونی خرید کردن واسه یه دخمل ناز چه حالی میده
رفتیم بازار امام حسین .. جای بدی نبود ..اونجا هم چند قلم وسیله مثله پتو ، ساک بچه ، یه پاپوش خوشکل و ... خریدیم
بازاره خیلی دراز بود هرچی میرفتیم به تهش نمیرسیدیم .. منم که دیگه پادرد امونمو بریده بود فقط دلم میخواست زود کارمون تموم بشه برگردیم خونه
خلاصه بعد از خرید سوار ماشین شدیم و رفتیم خونه ... تو خونه اونقد ذوق این وسایلا رو داشتم که همه رو چیدم و تک تک ازشون عکس گرفتم فرستادم واسه خاله فاطی ..