قند عسلمقند عسلم، تا این لحظه: 8 سال و 11 ماه سن داره

" پرنیان " عزیز دل بابا و مامان

شش ماهگی دخترم و تجربه اولین پرواز

1394/10/15 8:36
نویسنده : مامان مریم
619 بازدید
اشتراک گذاری

سلام ماهکم

روز دوشنبه 16آذر 94 مصادف با روز دانشجو که ششمین ماهگرد تولد تو عزیزدلم بود من و تو دخترکم ساعت 8:30 صبح در فرودگاه بندرعباس از بابایی خدافظی کردیم سوار بر هواپیمای آسمان شدیم و رفتیم به سمت شیراز..001.gif

ساعت 10صبح رسیدیم شیراز ..چند دقیقه ای در سالن انتظار منتظر خاله فاطی و عمو حمید نشستیم تا اومدن دنبالمون ..

فکر نمیکردم اینقد شیراز سرد باشه آخه بندرعباس هوا عالی بود بخاطر همین تصور سرد بودن شیراز برام غیرممکن بود .. خلاصه میزبانا رسیدن و سوار بر ماشین شدیم رفتیم سمت خونه خاله فاطی اینا .. چند روزی اونجا موندیم ..واکسن شش ماهگیتم روز سه شنبه با خاله رفتیم بهداشت و زدیمش..خداروشکر نه تب داشتی نه پادرد

چهارشنبه عصر همگی باهم رفتیم سمت نوراباد .. مامان جونا و آقاجونا کلی از دیدنت ذوق کردن 

قرار بود دو هفته ای برگردیم بندر ولی آقاجون و مامان جون حاجی قرار شد با ما بیان بندر .. بخاطر همین برگشتمون به تاخیر افتاد . هی امروز و فردا میکردن و بابایی هم غرررررر میزد که دیگه آخرین باره میذارم تنهام بذارین و دخترمو ازم جدا کنین.Rolling Pin.راستم میگفت .. بنده خدا سختش بود تنهایی تو خونه

خلاصه این دوری ما از بندر تا 14دیماه طول کشید .. تقریبا یکماه شد .. تو این مدت دخترمم دیگه میتونست بشینه البته با کمک..وقتی به بابایی میگفتم کلی ذوق میکرد و باورش نمیشدYah

صبح روز دوشنبه 14 دیماه من و تو دخملم و مامان جون و آقاجون حاجی راهی بندرعباس شدیم..ساعت3 بعدظهر رسیدیم نزدیک محل کار بابایی .. بابایی هم اونجا منتظرمون بود .. وقتی بعد از یکماه بابایی رو دیدی ازش خجالت میکشیدی ولی کم کم خودتو براش لوس کردی و بابایی هم که کلا ذوقزده شده بود شدید..212919_4chsmu1.gif

بله اینجوری شد که حدود یکماه از خونه و زندگی و بابایی دور بودیم ولی خب بنظرمن خوب بود از چند جهت: یکی اینکه تو دختر نازم یه خورده آدم دیدی و اون عادت بد یکه شناسیت برطرف شد.. آخه قبل از رفتنمون هرکیو غیر از من و بابا میدیدی گریه میکردی، اونجا که رفتیم اوایل گریه میکردی ولی دیگه کم کم برات عادی شد خداروشکر و یکی دیگه هم اینکه خوبه هرازچند گاهی آدم شوهرشو ول کنه بره که قدر بدونن و حساب کار دستشون بیاد739819_teehee2.gif(البته بابایی حسابش از بقیه مردا جداس چون همیشه قدردان هست) ولی خب بازم لازمه..

اینم چنتا از عکسای شش ماهگی دخترگلم:

پسندها (1)

نظرات (0)