سوراخ کردن گوش عزیزدلم
سلام به دخمل نازم
امروز 8 تیرماه 94 ساعت 10 صبح ، من و مامان جون اختر بردیمت پیش مامان جون زری که گوشتو سوراخ کنه ..
بله گلم .. دخترم امروز 24 روزشه .. هرچند دلم نمیاد ولی خب گفتم تا گوشت کوچیکه سوراخش کنم دردش کمتره
یه خورده گریه کردی ولی نه اونقد که دیگه واینسی .. بعد از اینکه مامان جون گوشتو سوراخ کرد بغلت که کردیم آروم شدی
مامانی هم اون لحظه مثه جلاد داشت ازت فیلم میگرفت
مامان بی رحم
آخه جیگر مامان میخواستم ازت فیلم بگیرم که وقتی ایشالا بزرگ شدی ببینی چه حالی داشتی و چقده کوچول موچول بودی وگرنه خودت میدونی من عاشقتم و دوستت دارم
اینم عکس اونروزته که تازه گوشتو سوراخ کرده بودیم :
راستی مامانی چند روز پیشم رفت برات یه گوشواره خوشکل خرید ولی برات یه خورده بزرگه واسه هشت نه ماهگیت خوبه بخاطر همین مامان جون برات یه گوشواره حلقه ای خرید که فعلا اونو بپوشی .. این همونیه که خودم خریدم: